♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
یک روز کوله بارم را می بندم و از این شهر ، فاصله می گیرم
دور می شوم از تکرار
عبور می کنم از خیابان های بی نشان و می روم تا مقصدهای نامعلوم
تا اقیانوس های آرام و جزایر ناشناخته
تا قله های بلند ، دشت های وسیع ، جنگل های سبز
تا قطب های بی نهایت دور
روزی کوله بارم را به تلافیِ تمامِ ماندن ها ، می بندم و می روم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا ، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم
هر چه بود باز بود
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
همه فکر میکنند من قوی ترین دختر دنیا هستم
همه میگویند تو میتوانی
تو باید درک کنی
تو تواناییش را داری
امروز فریاد میزنم، من خسته ام
از این همه قدرت خسته ام
میخواهم، نتوانم
میخواهم ضعیف ترین دختر دنیا باشم
میخواهم تمام کوله بارهای این سالهای سخت را از دوشم پایین بیاورم
رها شوم
نفس راحتی بکشم، بگویم
دیگر نمیتوانم
دیگر از من هیچ نخواهید
* ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ *
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
پروردگارا
کسی که در دامان تو پناه گرفت
طعم بی پناهی را نمی چشد
هر کس که مدد از تو گرفت، بی یاور نمی ماند
آن که به تو پیوست،تنها نمی شود
کنارم باش
خداوندا خداوندا
قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است
میترسم
کنارم باش
خدایا
من کدام یک از نعمت های تو را می توانم بشمارم
یا حتی
به یاد آورم
و به خاطر بسپارم؟
خدایا
گاهے دنیا و نامرادی هایش دلم را به درد مےآورد
اما برق امید به تو از چشمانـم نمےرود
خوب مےدانم هوای دلـم را داری
وقتے تو را دارم، غمے نیسـت
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
کوله بارم بر دوش
سفری می باید ٬ سفری تا
ته تنهایی محض
هر کجا لرزیدی ٬ از سفر ترسیدی
فقط آهسته بگو
من خدا را دارم
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
دستهایم انقدر بزرگ نیست که چرخ دنیا را به کامتان بچرخانم
اما یکی هست که بر همه چیز تواناست
از او تمنای لحظه های زیبا برایتان دارم
.
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
مژده دادند : سراغ دل ما می آیی
باور عشقی و بی چون و چرا می آیی
مثل صبحی که به تاریکی شب می تازد
می بری زنگ غم از خاطره تا می آیی
می شود گرمی آغوش تو آرامش من
شب که با خرمن گیسوی رها می آیی
زیر گوش دل من قاصدکی می گوید
که تو در راهی و سرشار صفا می آیی
بیگمان باور شیرین دل فرهادی
من قسم می خورم آخر به خدا می آیی
کوله بار تو پر از خاطرهای آبی
چه زلالی تو که لبریز دعا می آیی
تا دمی گرم دمی درنفس مرده ی من
دست پر از سر بازار شفا می آیی
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
؟؟
وقت آن است که کاری بکنی ، قبل آن دم که دگر کار ، نشاید بکنی
گر دمی دیر به دادم برسی دیگر از داد نباشد خبری
آنقدر خسته به دنبال نگاهت بوده ام ؛ خستگی کرد نگاهم تو نگاهم نکنی
گر که امروز گذشت آب از سرم ، دیگرم فایده اش چیست این نگاه کردنم
گر توانی دسته من گیر چو امروزی که میهمانه توام
دیگرم طاقت غم نیست ازین بی کسی ام
یک نفس دیر به دادم برسی غم دگر داد نزارد که کشم
دریاب دلم چون کوله بارش بسته است
بس بدنبال بهانه گشته است
دلخوشش کن با بمانی سَر سری
این بمان گفتن تو ، باشد دلیلی ماندنی
دله من محتاجه یک نوازش است ؛ یادش کنید *narahat*
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪